مکتب ایرانی ، تکرار اشتباه تاریخی ؟!
این روزها عبارت مکتب ایرانی نقل و نقل محافل کشور اسلامیمان گردیده برخی فهم اسلام توسط ایرانیان را منحصر به فرد دانسته و برآنند که با تکیه بر برخی روایات نقل شده از نبی مکرم اسلام و با استناد به اینکه امام خمینی (ره) احیاء کننده اسلام و تربیت شده این برداشت از اسلام است و با استناد به برخی آثار باستانی ادوار گذشته بویژه دوره صفویه و با تاکید بر فرمایش علامه طباطبایی (ره) که ذوالقرنین همان کورش است و ... تنها مکتب نجات بخش را مکتب ایرانی یعنی همان برداشت ایرانیان از اسلام را بنام مکتب ایرانی معرفی نمایند ..............
{البته مطرح شدن چنین دیدگاهی چیز تازه ای نیست با مطالعه تاریخ صدر اسلام در می یابیم که چنین نگاهی در دوره خلیفه دوم نیز مطرح شد و با استناد به اینکه پیامبر (ص) عرب است و حافظان و قاریان قرآن جملگی عربند و سرداران و بزرگی که امپراطوریهای قدرتمند ایران و روم را درهم شکستند،عرب بودند،مکتب عربی را پی ریزی کردند که حاصل آنها جدایی عرب و برتر دانستن آن از سایر ملل بود}........
بسم الله الرحمن الرحیم
مکتب ایرانی ، تکرار اشتباه تاریخی ؟!
این روزها عبارت مکتب ایرانی نقل و نقل محافل کشور اسلامیمان گردیده برخی فهم اسلام توسط ایرانیان را منحصر به فرد دانسته و برآنند که با تکیه بر برخی روایات نقل شده از نبی مکرم اسلام و با استناد به اینکه امام خمینی (ره) احیاء کننده اسلام و تربیت شده این برداشت از اسلام است و با استناد به برخی آثار باستانی ادوار گذشته بویژه دوره صفویه و با تاکید بر فرمایش علامه طباطبایی (ره) که ذوالقرنین همان کورش است و ... تنها مکتب نجات بخش را مکتب ایرانی یعنی همان برداشت ایرانیان از اسلام را بنام مکتب ایرانی معرفی نمایند .
اظهار این مطالب تذکر علمای اسلام را در پی داشته و دارد ولی ظاهرا نه تنها سودی نداشته بلکه طراحان این اندیشه تلاش دارند این تذکرات ونصایح را به گونه ای دیگر تفسیر نمایند .عبارت مکتب ایرانی هر چند در ظاهر ارتباطی به اسلام ندارد ولی مطرح کنندگان ، آنرا تفسیر ایرانی از اسلام ترجمه میکنند که این خود سوال برانگیز است ؟!
البته مطرح شدن چنین دیدگاهی چیز تازه ای نیست با مطالعه تاریخ صدر اسلام در می یابیم که چنین نگاهی در دوره خلیفه دوم نیز مطرح شد و با استناد به اینکه پیامبر (ص) عرب است و حافظان و قاریان قرآن جملگی عربند و سرداران و بزرگی که امپراطوریهای قدرتمند ایران و روم را درهم شکستند،عرب بودند،مکتب عربی را پی ریزی کردند که حاصل آنها جدایی عرب و برتر دانستن آن از سایر ملل بود .
متاسفانه این تفکر به سرعت رواج یافت ویک طبقه متعصب در بین عرب بوجود آورد که تمام هم و غم خود را صرف حفظ نژاد اصیل عرب کرد که آثار آن تا امروزه نیز مشهود است این تعصب به گونه ای بود که عرب به اصطلاح اصیل ، وصلت با غیر عرب را ننگ میدانست و با کمال تاسف سایر ملل را موالی و بردگان عرب میدانستند و تاسف بارتر اینکه این نگاه نژاد پرستانه امروزه نیز در برخی سرزمین های عربی مشاهده میشود .
به هر حال این اشتباه تارخی موجب مظلومیت هر چه بیشتر اسلام ناب و امامان به حق به جرم برابر دانست عرب با سایر ملل شد و امروز نیز صهیونیسم و استکبار جهانی برای تداوم سلطه ننگین خود بر سرزمین های اشغالی و سیطره بر آسیای اسلامی در تقویت این تفکر نهایت تلاش خود را به کار میگیرد و اصولا سلطه آنان در طول چند قرن گذشتنه مدیون تقویت این تفکر و از قبل آن ایجاد تفرقه و دشمنی بین مسلمانان بوده است .
رواج مکتب عربی یا بهتر بگویی رواج تفکر برتری فهم عربی از اسلام موجب شکاف عمیق بین مسلمانان ملل مختلف شد و بخشی از فجایع تاریخی را بوجود آورد و جامعه اسلامی را داغدار مصیبت های حاصل از آن کرد که آثار مخرب آن حتی امروز هم در قضایای انقلابهای منطقه عربی بخصوص بحرین بوضوح قابل مشاهده است .
آیا این تجربه تاریخی برای ما کافی نیست که مرتکب اشتباهی که در صدر اسلام اتفاق افتاده نشویم و با مطرح کردن تفکراتی که در آتی موجب تفرقه و تشتت خواهد شد و وحدت مسلمانان را از بین خواهد برد ، همان راهی را نرویم که دیگران به خطا رفتند .
قرآن کریم میفرماید : (( ان الدین عند الله السلام )) دین در پیشگاه خدا یکی است و آن هم اسلام که تسلیم محض خدا بودن است . آری دین خدا نه پیرایه قومی دارد ونه قبیله ای و نژادی
برتر دانستن فهم ایرانی این دین به دلیل اینکه احیاء کننده آن در قرن حاضر ایرانی بوده همانقدر خطرناک است که عربی کردن آن فاجعه آفرید ، این تازه یک روی سکه است و آن اینکه، طراحان این فکر را صادق بدانیم و بگوییم نیت بدی در کار نبوده و به نوعی خواسته ا ند از اسلام ناب دفاع نمایند ولی اگر بدبینانه به طرح مساله نگاه کنیم قصه بسیار تامل برانگیز خواهد بود چرا که این نگاه علاوه بر خسارتهای ناشی از برداشت برتری قومی ، در واقع تایید کننده و ترجمان دیگری از قرائت های مختلف از اسلام است که یک دهه قبل توسط عده ای مطرح شد که دم خروسشان در فتنه 88 وحوادث بعد از آن برای همگان آشکار شد که به زعم آنان اسلام قرائتها مختلف دارد وهمه آنها درست هستند ، قرائت عربی ، ایرانی ، مصری ، تونسی ، اردنی ،
که در صورت صحت فرض دوم طرفداران اسلام ناب ،باید خود را برای شرکت در پیکاری جدید وپیچیده مهیا نمایند .
مرتضی محمدیان
.jpg?w=600&h=491)
